توضیحات اثری است از احسان افشاری به چاپ انتشارات نیماژ. شاعری معاصر با زیباترین اشعار عاشقانه. سروده هایی خواندنی که از طبع لطیف و ذوق سرشار مردی هنرمند نشات گرفته اند و کلماتی که به زیبایی در کنار یکدیگر ردیف گشته اند و اثری ادبی و درخور توجه پدید آورده اند. مجموعه ای خواندنی که روح را جلا می بخشد و دل را به ضیافتی جان پرور فرامی خواند.روزگاری قهر بودی روزگاری آشتی ماجرای عشق ما را ساده می انگاشتیوقت برگشتن اگر راحت نمی بخشیدمت اینقَدَرها هم مرا احمق نمی پنداشتیمن زمین کوچکی بودم که از ترس کلاغ جای گندم دور تا دورم مترسک کاشتیگفته بودم ساعت دوری عذابم می دهد مشتی از شن های ساحل با خودت برداشتی!نامه دادی: جان من هستی و فهمیدم چرا از به لب آوردنم احساس خوبی داشتی!تا که خود را نردبان سازم برای دیدنت استخوان های مرا پهلوی هم انباشتیماه پنهان شد… نمایان شد… پلنگی نعره زد: داشتم از یاد می بردم تو را، نگذاشتی
شاعر:احسان افشاری
مشخصات فنی : 119536
وزن | 510 گرم |
---|---|
ناشر | |
مؤلف | |
ویراست | |
سال چاپ | |
نوبت چاپ | |
اندازه کتاب | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات | ۹۶ صفحه |
شابک | 9786003670020 |
دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده