نامه های جودی آبوت به بابا لنگ دراز401155
Original price was: ۱,۸۴۰,۰۰۰ ریال.۱,۳۸۰,۰۰۰ ریالCurrent price is: ۱,۳۸۰,۰۰۰ ریال.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
ناشر | |
---|---|
مؤلف | |
مترجم | |
سال چاپ | |
نوبت چاپ | |
اندازه کتاب | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات | ۱۹۲ صفحه |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۶۴۱۲۶۷۴ |
معرفی کتاب نامه های جودی آبوت به بابا لنگ درازکتاب نامه های جودی آبوت به بابا لنگ دراز داستان جاودانه و بینظیر جین وبستر است که با ترجمه میمنت دانا میخوانید. این کتاب، زندگی جذاب دختری است که بعد از گذراندن عمرش در یک پرورشگاه، به دانشگاه میرود و خودش را در دنیای جدیدی پیدا میکند. درباره کتاب نامه های جودی آبوت به بابا لنگ درازکتاب نامه های جودی آبوت به بابا لنگ دراز داستان جذاب نامههایی است که جودی، هر ماه برای آقای اسمیت، همان کسی که او را به دانشگاه فرستاده است، میفرستد. جودی تمام عمرش را در یتیم خانه کنار بچههای دیگر و خانم لیپت زندگی کرده است و از آنجا متنفر است. وقتی انشایی با نام چهارشنبه شوم مینویسد و نمره خوبی میگیرد، توجه یکی از اعضای هیئت امنا به او جلب میشود و تصمیم میگیرد تا خرج تحصیلات او را بدهد. او در عوض فقط یک چیز میخواهد. جودی هر ماه برایش نامه بنویسد و از وضعیت درسهایش بگوید. چون فکر میکند نامهنگاری میتواند استعداد ادبی او را شکوفا کند و او را در آینده به نویسنده بزرگی تبدیل کند. اما جودی کوچولوی سربههوا که ناگهان به یک دنیای عظیم و جدید پا گذاشته است، آنچنان هیجان زده شده که هر چند روز یکبار نامه میفرستد و آقای اسمیت را از تمام ماجراهایی که برایش اتفاق میافتد، آگاه میکند. او تنها یک چیز دوست دارد. ای کاش این آقای اسمیت (که البته اسم مستعار نه چندان برازندهای است) یک بار جواب نامههای او را میداد…کتاب نامه های جودی آبوت به بابا لنگ دراز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم کتاب نامه های جودی آبوت به بابا لنگ دراز داستانی جذاب برای تمام کسانی است که به آثار ادبی بزرگ دنیا علاقه دارند. نوجوانان نیز از این داستان به شدت لذت میبرند. درباره جین وبستر جین وبستر با نام کامل آلیس جین چندلر وبستر ۲۴ ژوئیه ۱۸۷۶ در نیویورک به دنیا آمد. مادرش خواهرزاده مارک تواین بود. نویسنده معروف کتابهای شاهزاده و گدا، ماجراهای تام سایر و هاکلبری فین. پدرش هم اداره کارهای مالی مارک توین و نشر کتابهای او را برعهده داشت.جین وبستر کتاب بابا لنگ دراز را نوشت و بعد از اینکه این کتاب به موفقیتی چشمگیر پیدا کرد، داستان آن را ادامه داد. کتاب دشمن عزیز که بعد از آن منتشر شد، داستان دوست جودی، سالی مکبراید است که تصمیم گرفته است تا پرورشگاهی را اداره کند. این داستان نیز از استقبال بالایی برخوردار شد. او ۱۱ ژوئن ۱۹۱۶ پس از به دنیا آوردن دخترش بر اثر تب زایمان چشم از دنیا فروبست.بخشی از کتاب نامه های جودی آبوت به بابا لنگ درازجمعه ۹/۵ بعد از ظهرامروز از صبح بد آوردم. صبح زنگ برخاستن را نشنیدم. آن وقت از شدت عجله بند کفشم پاره شد بعد تکمهی یقهام شکافت و افتاد توی پشتم. برای صبحانه دیر رسیدم و بالنتیجه ساعت اول هم دیر به کلاس رفتم. فراموش کردم کاغذ خشک کن ببرم و قلم خودنویسم جوهر پس میداد. ساعت مثلثات سر موضوع لگاریتم با استاد کمی حرفمان شد، بعد که به کتاب مراجعه کردم دیدم حق با او بود. برای ناهار گوشت آب پز و نان مربایی داشتیم و من از هر دو بدم میآید. مزه غذاهای نوانخانه را میدهد. پست فقط برای من صورت حساب آورد (اگرچه هرگز برای من نامهای نمی آورد، خانواده من اهل مکاتبه نیستند).امروز بعد از ظهر سر کلاس انگلیسی یک شعر به ما دادند معنی کنیم، من نمیدانم این شعر را که گفته و چه معنی دارد. وقتی که به کلاس رفتیم روی تخته سیاه نوشته شده بود، فوری به ما گفتند آن را معنی کنیم. هرچه آن را خواندم چیزی نفهمیدم و تنها من نبودم تمام کلاس به این درد مبتلا بودند؛ در مدت سه ربع ساعت همهی دانشجویان به تخته سیاه خیره شده بودند و حتی یک کلمه روی کاغذ ننوشتند. آه که درس خواندن چه کار خسته کنندهایست!فکر نکنید، ناراحتیها تمام شده، نه هنوز بقیه دارد.باران شروع به باریدن کرد و ما نتوانستیم گلفبازی کنیم و در عوض به سالن ژیمناستیک رفتیم.دختر پهلوی دستم با یک چماق هندی محکم به آرنجم زد. وقتی که به اتاق آمدم دیدم لباس تازهی آبی بهاره که داده بودم بدوزند برایم فرستادند و دامنش آنقدر تنگ است که نمیتوانم بنشینم. جمعه روز جاروست. مستخدم تمام کاغذهای روی میز را به هم ریخته بود، امشب در کلیسا ما را بیست دقیقه زیادتر نگاه داشتند.بالاخره وقتی که به اتاقم آمدم و نفسی کشیدم و خواستم کتاب «چهرهی یک زن» را شروع کنم، دختری به نام آکرلی – که چون اسمش با الف شروع میشود در کلاس لاتین پهلوی من مینشیند (کاش مادام لیپت اسم مرا زابریسکی گذاشته بود) و دختر بیهوش و بیاستعدادی است – آمد بپرسد که درس روز دوشنبه صفحه ۶۹ است یا ۷۰ و یک ساعت نشست و الان تازه رفته. هرگز آنقدر ناراحتی پشت سر هم شنیده بودید؟ باور کنید ناراحتیهای بزرگ نیست که صبر و بردباری لازم دارد بلکه این ناراحتیهای خرد خرد و جگر سوراخ کن را با تبسم برگزار کردن حقیقتاً روحیه لازم دارد و من سعی میکنم این روحیه را به دست آورم. میخواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانههایم را بالا بیندازم و بخندم. چه ژولیا جوراب ابریشمی بپوشد و چه هزارپا از سقف بیفتد شما هرگز شکایتی از من نخواهید شنید.همیشه جودی شماای راستی زود جواب بدهید.
مشخصات فنی : 401155
ناشر | |
---|---|
مؤلف | |
مترجم | |
سال چاپ | |
نوبت چاپ | |
اندازه کتاب | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات | ۱۹۲ صفحه |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۶۴۱۲۶۷۴ |
دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده