کتاب پازل-در جنگلR (خشتی کوچک) پیام مشرق180735
قیمت اصلی: ۷۵,۰۰۰ تومان بود.۶۷,۵۰۰ تومانقیمت فعلی: ۶۷,۵۰۰ تومان.
در انبار موجود نمی باشد
مؤلف | |
---|---|
مترجم | |
سال چاپ | |
نوبت چاپ | |
اندازه کتاب | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات | |
تعداد صفحات | ۱۲ صفحه |
شابک | 9780000070609 |
معرفی کتاب اعترافات یک جاسوسکتاب اعترافات یک جاسوس نوشته الیزابت وین آمریکایی است که داستان یک جاسوسی را روایت میکند. این کتاب را نیلوفر امن زاده به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب روایتی پرهیجان و جذاب تلاش برای زنده ماندن است.درباره کتاب اعترافات یک جاسوسدر دوران جنگ جهانی دوم، در یازدهم اکتبر 1۹43 یک هواپیمای جاسوسی انگلیسی، در فرانسه که توسط آلمان ها اشغال شده بود، سقوط می کند.خلبان و مسافر این هواپیما دوستانی صمیمی هستند اما تنها یکی از آن ها شانس زنده ماندن دارد. مدی خلبان است و برای سیستم جاسوسی خدمت می کند اما وریتی جاسوس است. وریتی خودش را با هدف جاسوسی نجات می دهد اما با سرعت توسط گشتاپو دستگیر می شود. آن ها به او فرصت می دهند انتخاب کند، خودش را نجات بدهد و یا اعدام شود. راه نجات اعتراف است و لو دادن ماموریت. وریتی اعتراف می کند اما سعی دارد در این اعتراف حقایق را برملا نکند. این نوع اعتراف برای او سخت و مانند راه رفتن بر لبه ی شمشیر است.خواندن کتاب اعترافات یک جاسوس را به چه کسانی پیشنهاد می کنیماین کتاب را به تمام علاقه مندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد می کنیمبخشی از کتاب اعترافات یک جاسوسمرد گفت: «قشنگه.»مدی به تعارف گفت: «دیگه داره پیر می شه.» ولی از تعریف ها خوشش آمده بود.«خرابکارهای آشغال.»یکی از خانم های سبد به دست توصیه کرد: «اون زانوهات رو به دکتر نشون بده، عزیز.»مدی که داشت به هواپیماها فکر می کرد، با خودش گفت: فقط صبر کنین، فاشیست های احمق. یه اسباب بازی گنده تر از این موتور واسه خودم گیر می آرم.مدی دوباره به انسانیت ایمان پیدا کرد، خودش را از میان جمعیت بیرون کشید و در کوچه پس کوچه های سنگفرش شدهاستاک پورت راه افتاد. این جا هیچ کس نبود به جز بچه هایی که با جیغ و داد فوتبال خیابانی بازی می کردند و سربه سر خواهرهای بزرگشان می گذاشتند؛ خواهرهایی که موهایشان را زیر دستمال گردگیری جمع کرده بودند و قالی ها را بدون ذره ای ملایمت بیرونِ خانه می تکاندند و پله های جلوی خانه را می سابیدند و مادرانشان مشغول خرید از بازار بودند. قسم می خورم که اگر باز هم درباره شان فکر کنم، از غصه گریه ام می گیرد. آن ها هم زیر بمباران تکه تکه شده اند.فرولاین اِنگِل باز هم از بالای شانه ام نگاه کرد و از من خواست دیگر ننویسم «فاشیست احمق». فکر می کند هاوپت اشتورم فیورر از نوشته هایم خوشش نمی آید. به نظرم یک خرده از کاپیتان فون لیندن می ترسد. (البته حق هم دارد!) فکر کنم شارفیورِر تیبو هم از او می ترسد.
مشخصات فنی : 180735
مؤلف | |
---|---|
مترجم | |
سال چاپ | |
نوبت چاپ | |
اندازه کتاب | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات | |
تعداد صفحات | ۱۲ صفحه |
شابک | 9780000070609 |
دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده