بدون ترس سخنرانی کن: از سخنرانی نگران و مضطرب به سخنوری پر انرژی و مشتاق تبدیل شوید228982

توضیحات کتاب بدون ترس سخنرانی کن اثر مایک اکر است به ترجمه زینب احمدی و چاپ انتشارات مات.کتاب پیش رو اثری مناسب برای افرادی است که هنگام سخن گفتن در جمع دچار نگرانی، استرس و ترس می شوند. اثر حاضر این ظرفیت را دارد که چنین افرادی را به سخنورانی پرانرژی و مشتاق مبدل سازد. هم چنین این کتاب برای افرادی که مایل به اشراق مهارت های خود در زمینه ارتباطات هستند یا کسانی که مدت هاست از آخرین ارائه ی آن ها می گذارد و تمایل دارند تسلط خود را بازیابند کاربردی است.بدون ترس سخنرانی کن، هفت راهکار کارآمد را در اختیار می گذارد و با خلق دیدی جدید در فرد و ارائه ی تمرین های موثر زمینه ای را برای کم رنگ شدن تدریجی ترس از سخن گفتن در برابر دیگران فراهم می آورد. راهبردهای ارائه شده در کتاب حاصل از تجربیات نویسنده در دوران تحصیل و کار اوست و ابزاری است که هر فردی می تواند خود را به آن مجهز سازد تا از لذت یک سخنرانی دلچسب بهره مند شود.بله شما باید خود سخنرانی و همچنین چالش احساسی آن را تمرین کنید. باید پذیرای این راهکار باشید. آمادگی ذهنی در کنار آمادگی جسمی به شما کمک خواهد کرد. قبل از آن که رو به روی افراد قرار بگیرید چهره آن ها را مجسم کنید. تصور کنید که چه احساسی خواهید داشت. تصور کنید که یادداشت های تان را فراموش می کنید. تصور کنید که مثل من یکی از حضار را پیر خطاب می کنید. متوجه می شوید که زیپ شلوارتان باز است و یا قسمتی از دامن تان در لباس زیرتان است. بدترین ها را در نظر بگیرید.نگران شوید. مضطرب شوید. بترسید.احساسش می کنید؟ خوب است.حالا خودتان را آرام کنید. نفس عمیق بکشید. مکث کنید. لبخند بزنید. نفس عمیق دیگری بکشید. به پنج مورد جزئی از محیط اطرافتان تمرکز کنید. به رنگ جلد این کتاب نگاه کنید. به فونتی که استفاده کردم توجه کنید. جنس شلوارتان چیست؟ بلوزتان چه رنگی است؟ هوای اطراف تان چند درجه است؟سپس به خواندن ادامه دهید. مکث نکنید. فرار نکنید. بلند نشوید. شما می توانید.در طول تمرین فوتبال، ما به آمادگی جسمی برای مسابقه می رسیدیم. می دویدیم. به سمت دروازه شوت می کردیم، اما روی استراتژی هم کار می کردیم. مسابقه ای را که از قبل برنامه ریزی شده بود تمرین می کردیم. اطراف تخته وایت بورد جمع می شدیم و هم فکری می کردیم که چطور می توانیم کار تیمی مان را بهبود ببخشیم. سپس آنچه را که به صورت استراتژیک برنامه ریزی کرده بودیم در عمل تمرین می کردیم. در راس همه این ها مربی مان ما را از نظر احساسی تقویت کرده بود. تا حدی ما را می دواند که جا می زدیم. از ما می خواست راه توپ هایی را که با سرعت به سمت ما می آمدند سد کنیم تا جایی که دل مان می خواست جاخالی دهیم. می خواست که ما قوی باشیم هم از نظر جسمی و ذهنی و هم از نظر احساسی.باید سخنرانی تان را تمرین کنید و همچنین آماده باشید که احساساتی را که با آن مواجه می شوید کنترل کنید.