مسئله مرگ و زندگی (عشق، فراق و آنچه در پایان عمر اهمیت دارد)212354

توضیحات کتاب مسئله مرگ و زندگی: اثر اروین یالوم و مریلین یالوم است با ترجمه ی رضا اسکندری آذر و چاپ انتشارات گوتنبرگ.در کتاب پیش رو اروین به همراه همسرش مریلین به مرور خاطرات خود در دوره ی بیماری مریلین و زمانی که پزشکان تشخیص دادند، مرلین به مایلومای چندگانه مبتلا شده است، می پردازند و این دوران سخت را با خواننده به اشتراک می گذارند. این اثر حاصل ذهن و بازتاب تفکرات یک زوج است که تجربه زندگی زناشویی دارند. کلیت کتاب حاضر به موضوع مرگ و زندگی و عشق و فراق و هرآنچه که در پایان عمر مهم است اختصاص دارد. کتاب درس های زیادی به همراه دارد و می توان از تمام صفحات آن در طول زندگی استفاده کرد.طی چند هفته اخیر، متوجه هستم که خواب زیاد می بینم، اما عجیب اینکه، حتی نمی توانم یکی از خواب هایم را به یاد بیاورم. اما شب بعد از ملاقات مان با دکتر، خواب آشفته ای داشتم و می توانم بخش هایی واضح از یک کابوس وحشتناک را به یاد بیاورم. در خواب یک چمدان بزرگ در دست دارم و کنار یک جاده پرت افتاده منتظر خودروهای گذری ایستاده ام. وقایعی ناگوار منتهی به این وضعیت شده اند، اما نمی توانم به یادشان بیاورم. خودرویی کنار جاده نگه می دارد و مردی از داخل خودرو اشاره می کند که جلو بروم تا درباره سوار کردنم حرف بزند. چهره اش حالتی ترسناک و اهریمنی دارد. به این مرد اعتماد ندارم، بنابراین مخفیانه، با آیفونم از پلاک خودرو عکس می گیرم و برای یکی از آشنایانم ایمیل می کنم. پیشنهاد سواری اش را قبول نمی کنم و لحظاتی غرق در سکوت می ایستم و در نهایت، مرد می گازد و می رود. آخرین چیزی که به یاد می آورم، این است که در تاریکی، کنار جاده ایستاده ام. هیچ خودرویی عبور نمی کند. نمی دانم چه کار باید بکنم یا کجا باید بروم.هرچه بیشتر تلاش می کنم تا خوابم را تحلیل کنم، سریع تر از ذهنم پاک می شود. اما پیام اصلی خواب کاملا واضح است: من تنها، بی سرپناه، وحشت زده، گم گشته در زندگی، و در انتظار پایان هستم. به ذهن رویاپرداز درونم ادای احترام می کنم.فردای آن روز، یعنی جمعه، خبری از نتایج آزمایشگاه به دست مان نمی رسد، بدین معنا که باید تا دوشنبه منتظر بمانیم. آشفتگی ام آرامش مرلین را هم به هم می زند، چون به یاد می آورد که دکتر م. گفته بود با دریافت نتایج آزمایشگاه، با ما تماس خواهد گرفت. موضوع را با دوستم، دیوید اسپیگل، در میان می گذارم و او هم حرف مرلین را تایید می کند.