من خوبم، تو خوبی: وضعیت آخر30952

توضیحات کتاب من خوبم، تو خوبی اثر توماس هریس است به ترجمه بیتا حکمی و چاپ انتشارات نامک.نویسنده ی کتاب روانشناسی حاضر با بیان چگونگی کارکرد مغز و ذهن آدمی، چرایی رفتارهای مختلف انسان، چیستی دانش تحلیل رفتار متقابل و معرفی ابزارهایی که این دانش در اختیار آدمی می گذارد به خواننده کمک خواهد کرد که متحول شود، خویشتن داری و جهت یابی کند و واقعیت آزادی حق انتخاب را کشف کند و با توجه به آن خود را از قالب فردی که قربانی اتفاقات و شرایطی است که احاطه اش کرده اند برهاند و به انسانی مسئول مبدل گردد.یکی از دوستان من زمانی داستان زیر را در مورد اتفاقی که در بچگی او افتاده بود تعریف می کرد. در پایان صرف غذا مادر به او و برادران و خواهرانش که پنج نفر بودند اعلام کرد که دسر قرار است باقی مانده بسته ای از بیسکویت های جو دو سر خاص خانگی باشد، بنابراین یک ظرف بیسکویت آورد و آن را روی میز گذاشت. این کار باعث شد بچه ها برای به دست آوردن ظرف با سر و صدا به تقلا بیافتند و کوچکترین برادر که چهار ساله بود طبق معمول آخرین نفر بود. وقتی که دست او به ظرف رسید متوجه شد که تنها یک بیسکویت در آن باقی مانده و یک تکه اش هم کنده شده است، بنابراین آن را قاپید و با چشمانی گریان و با خشمی ناشی از ناامیدی به زمین پرت کرد و فریاد کشید، “شیرینی من همه اش خرد شده!”این طبیعیت کودک است که ناامیدی را با فاجعه اشتباه می گیرد و کل بیسکویت را به دلیل آن که یک تکه اش کنده شده یا چون به بزرگی، کاملی یا خوشمزگی بیسکویت دیگری نیست از بین می برد. این داستان در خانواده دوست من به صورت یک کنایه استاندارد برای شکایت های بعدی درآمده است، چی شده مگه، بیسکویتت خرد شده؟این همان اتفاقی است که وقتی ازدواج ها به شکست منتهی می گردند می افتد. کودک کنترل یک یا هر دو طرف را در دست می گیرد و زمانی که عیوب و ناکاملی ها شروع به ظاهر شدن می کنند کل ازدواج در هم می شکند.ازدواج در میان همه روابط انسانی پیچیده ترین است. کمتر پیوندی می تواند چنین درجات بالایی از عواطف را ایجاد کند یا به سرعت از ادعای منتهای سعادت به حذف قانون نهایی یعنی بیرحمی سر ذهنی طلاق بیانجامد. هنگامی که فرد از طریق ادامه دادن به دخالت های والد و کودک خود، توجه به محتوای عظیم داده های قدیمی که هر یک از طرفین به درون ازدواج می آورد را متوقف می کند، می توان به آسانی ضرورت (پادرمیانی) یک بالغ آزاد شده در هریک را ملاحظه کرد تا کاری کند که این رابطه به سرانجام نیک برسد…