کتاب پنج پادشاهی – (مهاجمان آسمان)28596

معرفی کتاب پنج پادشاهی؛ مهاجمان آسمانکتاب پنج پادشاهی؛ مهاجمان آسمان نوشته براندون مال و ترجمه رویا درخشان است. کتاب پنج پادشاهی؛ مهاجمان آسمان را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت ترین کتاب ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.درباره کتاب پنج پادشاهی؛ مهاجمان آسمانکول راندولف و دوستانش برای گذراندن یک شب هالووین فراموش نشدنی برنامه ریزی کرده اند آنها می خواهند خوش بگذرانند. اما این شب عجیب و غریب می شود و آنها سر از یک دنیای دیگر درمی آورند. سرزمینی که نامی از آن نیست، سرزمینی بین واقعیت و رویا! آنها باید برای زنده ماندن مبارزه کنندخواندن کتاب پنج پادشاهی؛ مهاجمان آسمان را به چه کسانی پیشنهاد می کنیماین کتاب را به تمام کودکان و نوجوانان علاقه مند به داستان های پرهیجان پیشنهاد می کنیمبخشی از کتاب پنج پادشاهی؛ مهاجمان آسمانوقتی حرف های جِنا با لاینا پالمر تمام شد، کول به او گفت: «تاحالا چیزی دربارهٔ اون خونهٔ اشباح شنیدی؟»جِنا پرسید: «همون که توی خیابون ویلسونه؟ مردم خیلی درباره ش حرف می زنن. من که هیچ وقت از دَم وتشکیلات هالووین نمی ترسم. می دونم همه ش اَلَکیه.»کول گفت: «می گن مردی که تازگی ها به اون جا اسباب کشی کرده، کارهایِ جلوه های ویژهٔ هالیوود رو انجام می ده. من شنیدم بعضی چیزهای اون جا واقعی اَن؛ موش های زنده، رُتیل و تیکه هایی از بدن مُرده ها که انگار از بیمارستان ها میاره.»«به نظر عجیب میاد. باید خودم ببینم تا باور کنم.»کول گفت: «دیدنش مجانیه. امشب می ری قاشق زنی؟»جِنا جواب داد «آره، با لیسی و سارا؛ تو چی؟»«با دالتون می رم.»کول خوش حال شد که جِنا هم می خواهد برود شکلات جمع کند.جِنا پرسید: «آدرس رو بلدی؟»کول گفت: «خونهٔ اشباح؟ آره، نوشته مش.»«باید بریم ببینیم چه خبره. ساعت هفت چطوره؟»«خوبه؛ کجا؟»«خونهٔ اون پیرمرده رو بلدی نبش خیابون؟ همون که یه میله پرچم بزرگ داره.»«آره بلدم.»همهٔ اهالی منطقه، آن خانه را می شناختند؛ خانه ای یک طبقه با میله پرچمی به بلندی یک آسمان خراش! پیرمرد شبیه کهنه سربازها بود؛ هر روز صبح و شب پرچم را بالا و پایین می بُرد.جِنا ادامه داد: «اون جا همدیگه رو ببینیم؟»کول جواب داد: «آره. آدرس رو هم بیار.»«آقای بروک» چند دقیقه بعد کلاس را شروع کرد. او لباس گاوچران های آمریکایی را پوشیده بود؛ یک کلاه بزرگ و یک نشان کلانتر هم داشت. با این لباس به سختی می شد او را جدی گرفت.