کتاب سد راه خودت نباش196203

توضیحات کتاب سد راه خودت نباش اثر دیو هالیس است به ترجمه میعاد نادری و علی شهرویی با چاپ انتشارات مات.بسیاری از ما انسان ها از موقعیت و شرایط زندگی مان احساس رضایت نداریم و از سوی دیگر برای رهایی از آن تلاش چندانی نمی کنیم، ما اغلب گرفتار چارچوب های از پیش تعیین شده هستیم و کمتر خود واقعی مان را در معرض نمایش می گذاریم، از شکست واهمه داریم و گمان می کنیم اگر در رسیدن به یکی از اهداف مان شکست بخوریم فاجعه ای عمیق رخ داده است؛ این ها و باورهایی از این دست ما را در خود فرو برده اند و دیو هالیس تلاش دارد در کتاب خود به مقابله با آن بپردازد. او ابزاری را در دسترس ما می گذارد که به واسطه آن تغییراتی جذاب رقم می خورد و راهی برای ارتقا در جنبه های گوناگون زندگی گشوده می شود.«سد راه خودت نباش» باورهایی درباره ی خودمان که مسیرمان را مسدود می کنند به چالش می کشاند، ما را از دروغ هایی که مانع پیشرفت می شوند می رهاند و کنترل زندگی مان را در اختیارمان می گذارد.ما نتیجه زندگی ای هستیم که آن را زیسته ایم، اما اگر به آن اجازه دهیم، فقط اسیر اشتباهات خود می شویم. شما باید داستانی بنویسید و در آن نشان دهید چگونه عیب های شما را قوی تر کرده اند. شما باید تصمیم بگیرید چطور از روایت آنچه برای شما اتفاق افتاده است استفاده کنید تا آنچه را بعدا برای شما اتفاق می افتد خلق کنید.از اشتباهات تان درس بگیرید، درخواست بخشش کنید، اظهار ندامت کنید و اگر نیاز بود برای هضم کردن این اشتباهات تحت درمان قرار بگیرید؛ این ها قدم هایی در پروسه یادگیری هستند که می توانند تجربه شما را به کار گیرند و آن را از بد به خوب تبدیل کنند. ماندن در بند هویت فردی که نامناسب است شکسته شده است، کسی که از نوع مرد یا زنی نیست که لیاقت چیزهای خاصی را داشته باشد، به خاطر انتخاب های گذشته تان. این کار اجازه دادن به آن تصمیمات است تا شما را زندانی کند، اجازه دادن به فردی است که دیگر خودتان نیستید، تا شما را به خاطر زندگی ای کمتر از آن چیزی که الان در دسترس دارید، محکوم کند.هرچه زودتر بتوانید روشی را که ذهن تان بی احتیاطی های گذشته تان را تفسیر می کند تغییر دهید /از اتهام مادام العمر به شما به عنوان یک فرد و اشتباهی در قضاوت که می توانید از آن درس بگیرید/ می توانید سریع تر درس ها را برای رسیدن به هدف های تان به کار بگیرید. بعضی از بزرگ ترین اشتباهاتی که در زندگی ام مرتکب شده ام تبدیل به داستان های عبرت آموزی شده اند که حالا روشنم می کند که چگونه زنم را دوست بدارم، چگونه تیمم را رهبری کنم، چگونه برای بچه هایم پدری کنم. با نگاهی به گذشته خیلی از آن ها خودشان را به عنوان وسیله دستیابی به بعضی از موفقیت ها نشان داده اند. با فراهم کردن نقشه ای که چگونه به آنچه دفعه بعد در برابرم قد علم می کند بر نخورم، مرا برای موفقیت آماده می کند.