کتاب قلبی به این سپیدی

نیم نگاه pdf
7%

کتاب قلبی به این سپیدی134003


قیمت اصلی ۲,۴۰۰,۰۰۰ ریال بود.قیمت فعلی ۲,۲۳۲,۰۰۰ ریال است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

ناشر

مؤلف

مترجم

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

مخاطبین

تعداد صفحات ۲۸۰ صفحه
شابک ۹۷۸۶۰۰۲۲۹۳۷۵۶

معرفی کتاب قلبی به این سپیدیکتاب قلبی به این سپیدی نوشته خابیر ماریاس است. این کتاب با ترجمه مهسا ملک مرزبان منتشر شده است. رمان قلبی به این سپیدی موفق به کسب جایزه ی ایمپک دوبلین شده و شاهکار خابیر ماریاس به حساب می آید، رمانی نفس گیر درباره ی رازهای خانوادگی است؛ اسراری که قدرت و تأثیر بی رحمانه ای دارند و می توانند خیلی چیزها را نابود کنند. این کتاب اثر موفقی است که به آثار فاکنر و پروست و جویس نزدیک است. نگاهی به دنیای مدرنی دارد که آرزوهای بشر را به بازی گرفته است.خواندن کتاب قلبی به این سپیدی را به چه کسانی یپشنهاد می کنیماین کتاب را به تمام علاقه مندان به ادبیات داستانی مدرن جهان پیشنهاد می کنیمبخشی از کتاب قلبی به این سپیدیوقتی فهمیدم چه می گوید تعجب کردم، اما نه خیلی، چون این جمله را با اعتمادبه نفس و عصبانیت خاصی گفت شبیه کسی که دارد با دوست نزدیکش که خیلی ناراحتش کرده تسویه حساب می کند. به خاطر این نبود که حس کرد یک غریبه از بالکن اتاق هتلش دارد نگاهش می کند و خارجی ها را زیر نظر دارد و خواسته بود به خاطر تماشای معصومانهٔ انتظار بیهوده اش مرا توبیخ کند، بلکه به خاطر این که وقتی به بالا نگاه کرد، ناگهان در من همان کسی را دید که منتظرش بود که می داند چه مدت، دقیقاً مدت ها پیش از آن که متوجهش شوم منتظر مانده است. هنوز داشت می آمد، از خیابان رد شد، از جلوِ چند ماشین گریخت، اهمیتی به چراغ راهنما نداد و دیگر به لبهٔ میدانگاه رسید، ایستاد، شاید برای این که استراحتی به پا و ساق پای زیبایش بدهد یا این که دوباره دامنش را صاف کند، این بار این کار را با دقت بیشتری انجام داد چون دیگر آدم خاصی داشت نگاهش می کرد که شکل دامنش و طرز قرار گرفتن آن برایش مهم بود. هنوز سرش بالا بود و نگاهم می کرد، باز هم نگاهش برگشت، انگار چشمش چپ بود، چشم هایش کمی به سمت چپ من متمایل بود. شاید در آن فاصله ایستاده بود تا نشان بدهد عصبانی است و حالا که بالاخره پیدایم کرده آمادگی دیدارم را ندارد، انگار دیگر به اندازهٔ چند دقیقه قبل ناراحت نبود و احساس نمی کرد اشتباه کرده. بعد چیزهای دیگری گفت، همهٔ آن ها را هم با همان حالت دست و حرکت انگشتانش گفت، همان حالتی که انگار می خواهد چیزی را بگیرد، انگار داشت می گفت «بیا این جا» یا «تو مال منی». اما صدایش می گفت صدای پُرطنین، زنگ دار و آزاردهنده ای داشت، مثل صدای مجری های تلویزیون یا سیاستمدارها موقع سخنرانی یا معلم سر کلاس درس (هر چند به نظر می رسید بی سواد است)؛ «چه کارته اون بالا؟ نمی بینی یک ساعته معطلم این جا؟ چرا نمی گی اون بالا رفتی؟»

ویراستار:مجتبی پورمحسن

مشخصات فنی : 134003

ناشر

مؤلف

مترجم

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

مخاطبین

تعداد صفحات ۲۸۰ صفحه
شابک ۹۷۸۶۰۰۲۲۹۳۷۵۶

دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده

Be the first to review “کتاب قلبی به این سپیدی”