تختخوابت را مرتب کن (کارهای کوچکی که می توانند زندگی و حتی دنیای شما را تغییر دهند)210129

توضیحات کتاب تختخوابت را مرتب کن: کارهای کوچکی که می توانند زندگی و حتی دنیای شما را تغییر دهند، اثر ویلیام اچ.مک ریون است با ترجمه ی معصومه نصیری و چاپ انتشارات السانا.ویلیام فرمانده نیروهای دریایی بوده و هدفش از نگارش این کتاب این است که با ارائه ده داستان کوتاه که در طول خدمتش اتفاق افتاده نشان دهد چگونه می توان زندگی و دنیای خود را تغییر داد. کتاب پیش رو حاوی داستان های کوتاهی درباره اشخاصی است که با نظم شخصی، پشتکار، شرافت و شجاعتشان توانستند زندگی خودشان را دگرگون کنند. پیام ساده و شفافی که کتاب حاضر دارد این است: اگر می خواهید دنیای خودتان را تغییر دهید باید از مرتب کردن تختخوابتان شروع کنید، گاهی کارهای کوچک و جزئی نتیجه های بزرگ به بار می آورند، در این راه باید قوی بود و از کمک دیگران استفاده کرد.در کنار صد و پنجاه کارآموز دیگری ایستاده بودم که اولین روز تمرینات یگان ویژه را آغاز می کردند. مربی که چکمه های جنگی، شلوار کوتاه خاکی و تی شرت آبی و طلایی به تن داشت، از محوطه بزرگ آسفالت عبور کرد و کنار زنگوله ای بزرگ ایستاد، طوری که می توانست تمامی کارآموزها را ببیند.«آقایان، امروز اولین روز آموزش در یگان ویژه نیروی دریایی است. طی این شش ماه، دشوارترین آموزش ها را در ارتش ایالات متحده پشت سر خواهید گذاشت.»وقتی به اطرافم نگاه کردم، می توانستم تشویش و نگرانی را در چشمان آن ها ببینم. سپس مربی ادامه داد:«به گونه ای تحت آزمایش قرار خواهید گرفت که هرگز تا پیش از این تجربه نگرده اید.»بعد مکثی کرد؛ نگاهی به ما تازه واردها کرد و گفت: بیشتر شما قادر به اتمام این دوره نخواهید بود، مانند روز برایم روشن است. تمام تلاشم را برای سختی کشیدن تان انجام می دهم. شما را مقابل هم تیمی هایتان خجالت زده می کنم. کاری می کنم که ورای محدودیت های خود حرکت کنید. سپس با خنده های شیطانی گفت: « درد خواهید کشید، آن هم خیلی خیلی زیاد.»سپس مربی طناب زنگوله را در دست گرفت و آن را کشید. صدای زنگوله در محوطه طنین انداز شد. او ادامه داد: « اگر علاقه ای به درد کشیدن و زجر کشیدن ندارید، می توانید همین حالا از دوره آموزشی کنار بروید.» دوباره طناب را کشید و صدای زنگوله مجددا بلند شد و گفت: «تنها کاری که باید برای ترک این محل انجام دهید، این است که سه بار این زنگ را به صدا در آورید.»سپس مربی طناب زنگ را کنار دستگیره اش گره زد و گفت: « زنگ را به صدا درآورید تا نیازی نباشد صبح زود از خواب بیدار شوید، دیگر در دوی طولانی مدت، شنا در آب های سرد و عبور از موانع سخت حضور نیابید و از تمامی این دردها خلاص شوید.»