شیرین تر از شکر ۲ (۳۶۵ داستان کهن ایرانی:فصل تابستان با ۹۵ داستان)44060

توضیحات کتاب 365 داستان کهن ایرانی: فصل تابستان با 95 داستان، جلد دوم از مجموعه شیرین تر از شکر است که به همت ابوالفضل هادی منش بازنویسی شده و محمد حسین صلواتیان آن را تصویرگری کرده است. داستان های کتاب پیش رو کوتاه، آموزنده و برخاسته از فرهنگ ایرانی و اسلامی هستند و متناسب با سن نوجوانان برگزیده شده اند. آن ها می توانند هر روز خود را به یکی از این قصه های کهن اختصاص دهند و از محتوای آن در زندگی روزمره خود بهره ببرند و با توجه به آن چه که می آموزند بهترین داستان را در زندگی خودشان رقم بزنند.این کتاب را انتشارات جمال به چاپ رسانده است.تاجری همه ی برده های فروشنده ای را به هزار دینار خرید؛ اما میان تاجر و فروشنده، اختلافی ایجاد شد. فروشنده می گفت: «من باید فقط یک دینار به تو پس بدهم» ولی تاجر می گفت: «یک دینار و یک قیراط باید به من پس بدهی» و از صبح تا نماز ظهر با هم بحث کردند. تاجر فریاد می زد و بر حق خود پافشاری می کرد و به هیچ طریقی از حق خود نمی گذشت. فروشنده تسلیم شد و یک دینار و یک قیراط به او داد. تاجر، دینار و قیراط را گرفت و رفت.هرکسی که تاجر را می دید، به خاطر این که از یک قیراط ناچیز چشم پوشی نکرده و آن همه جنجال به پا کرده بود، او را سرزنش می کرد.شاگرد فروشنده به دنبال تاجر رفت و به او گفت: «ای تاجر محترم دست مزد مرا فراموش کردی.» تاجر، آن قیراط را به شاگرد فروشنده داد. وقتی شاگرد بازگشت، فروشنده عصبانی شد و گفت: «این مرد، از صبح تا ظهر به خاطر یک قیراط، داد و فریاد کرد و بین مردم فکر آبروی من را نکرد. حالا آن قیراط را به تو بخشید؟! این سخاوت و بخشندگی با آن خساست جور در نمی آید!»فروشنده برای این که از کار تاجر سر در بیاورد، به دنبال او رفت…