و آنگاه، هیچکس نماند

نیم نگاه pdf
25%

و آنگاه، هیچکس نماند298743


قیمت اصلی ۲,۰۰۰,۰۰۰ ریال بود.قیمت فعلی ۱,۵۰۰,۰۰۰ ریال است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

ناشر

مؤلف

مترجم

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

تعداد صفحات ۲۲۶ صفحه
شابک ۹۷۸۶۲۲۶۴۱۲۹۳۳

معرفی کتاب و آنگاه هیچکس نماندکتاب و آنگاه هیچکس نماند، آگاتا کریستی مشهورترین نویسنده جنایی جهان است. نوشتن رمان و آنگاه هیچکس نماند به گفته خود آگاتا کریستی مشکل‌ترین رمان او بوده است. این تلاش او به خوبی نتیجه داده و این رمانش را به پرفروش‌ترین رمان پلیسی تاریخ تبدیل کرده است.درباره کتاب و آنگاه هیچکس نماندو آنگاه هیچکس نماند در فضایی دور از شهر و در یک جزیره اتفاق می‌افتد و ذهن خواننده را به خوبی درگیر می‌کند که قاتل کیست. نویسنده، شخصیت‌های داستان را از میان اقشار مختلف جامعه انتخاب کرده بویژه افرادی که جامعه معمولاً آنها را افرادی قانونمند و درستکار می‌داند که هرگز احتمال نمی‌رود قاتل باشند. شاید داستان در نگاه اول غیرممکن به نظر برسد ولی به خوبی نشان می‌دهد که انسان دو پا تا چه حد می‌تواند عجیب و بی‌رحم باشد. خواندن این رمان می‌تواند جذاب بوده و ذهن خواننده را به شکل هیجان‌انگیزی درگیر کند. خواندن کتاب و آنگاه هیچکس نماند را به چه کسانی یپشنهاد می‌کنیماین کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات جنایی پیشنهاد می‌کنیمدرباره‌ی آگاتا کریستیآگاتا کریستی نویسنده‌ی مشهور سبک جنایی و معماگونه و خالق شخصیت‌هایی مانند هرکول پوآرو و خانم مارپل، در ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در انگلستان متولد شد. نام کامل او آگاتا مری کلاریسا میلر است. در سال ۱۹۱۴ با یک سرهنگ نیروی هوایی به نام آرچیبالد کریستی ازدواج کرد و از او یک دختر به نام رزالیند هیکز دارد. اما این ازدواج بعد از یازده سال به جدایی انجامید. او در سال ۱۹۳۰ با باستان‌شناسی به نام سِر ماکس مالووان ازدواج کرد و همراه او به سفرهای زیادی رفت. سفرهایی که تاثیرات بسیاری در داستان‌های جذاب او داشتند. آگاتا کریستی با نام مستعار مِری وستماکوت رمان‌های عاشقانه می‌نوشت. اما عمده‌ی شهرت او به دلیل رمان‌های جنایی است که نوشته. آگاتا کریستی پرفروش‌ترین نویسنده در انگلستان و در کل دنیا است. مقام‌های بعدی به ژول ورن و شکسپیر می‌رسد. آگاتا کریستی لقب ملکه‌ جنایت را هم از آن خود کرده است.آگاتا کریستی در ۱۲ ژانویهٔ ۱۹۷۶ در سن ۸۵ سالگی در انگلستان درگذشتبخشی از کتاب و آنگاه هیچکس نماندفیلیپ لومبارد که چشمانش به سرعت حرکت می‌کرد، دختری که در مقابلش نشسته بود را ورانداز کرد و با خود گفت: «دختر جذابی است و اندکی شبیه معلم‌های مدرسه است. به نظر مشتری خوبی می‌آمد و کسی که می‌توانست در عشق و جنگ خویشتن‌دار باشد. بدش نمی‌آمد که از او…لومبارد اخم کرد. نه! اکنون وقت این حرف‌ها نیست. فعلاً باید به کسب‌وکارش رسیدگی کند. باید تمرکزش روی شغلش باشد.از خودش پرسید چه چیزی در انتظار اوست. آن مرد، خیلی مرموز عمل کرده است.«کاپیتان لومبارد، می‌خواهی بخواه و نمی‌خواهی نخواه!»و لومبارد با حالتی متفکرانه پاسخ داده بود:«صد گینه، درست است؟»چنان با حالت بی‌تفاوتی این جمله را گفته بود که گویی صد گینه پولی برای او به حساب نمی‌آید. این در حالی بود که او حتی پول یک وعده غذای درست و حسابی را هم نداشت! البته با خودش تصور می‌کرد آن مرد فریب نمی‌خورد و این حقیقتی دربارهٔ آن مرد بود که هرگز نمی‌توان او را در مورد مسائل مالی فریب داد، چون همه چیز را در این زمینه می‌داند. با همان لحن بی‌تفاوت گفت: «و نمی‌توانی اطلاعات بیشتری به من بدهی؟»آقای ایزاک موریس سر کوچک و بی‌مویش را به نشانهٔ تأیید تکان داد و گفت: «نه، کاپیتان لومبارد! همه چیز در آنجا مشخص خواهد شد. موکّل من تو را انسان شرافتمندی می‌داند. من اجازه دارم در مقابل کاری که به خاطرش به استیکِل‌هِیوِن در دیوِن می‌روی، صد گینه به تو پرداخت کنم. نزدیک‌ترین ایستگاه قطار به آنجا، اُوک‌بریج است. در آنجا به دنبالت خواهند آمد و با اتومبیل به استیکِل‌هِیوِن و از آنجا با قایق به جزیرهٔ سُلجِر منتقل خواهی شد. آنجا موکل من در اختیار تو خواهد بود.»لومبارد ناگهان گفت: «تا چه مدت زمانی در آنجا خواهم بود؟»«حداکثر یک هفته».کاپیتان لومبارد سبیل خود را با انگشتانش چرخاند و گفت: «می‌دانید که من نمی‌توانم کار غیرقانونی انجام دهم.»

مشخصات فنی : 298743

ناشر

مؤلف

مترجم

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

تعداد صفحات ۲۲۶ صفحه
شابک ۹۷۸۶۲۲۶۴۱۲۹۳۳

دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده

Be the first to review “و آنگاه، هیچکس نماند”