کتاب خواجه تاجدار

نیم نگاه pdf
10%

کتاب خواجه تاجدار200450


قیمت اصلی ۲,۲۰۰,۰۰۰ ریال بود.قیمت فعلی ۱,۹۸۰,۰۰۰ ریال است.

ناموجود

ناشر

مؤلف

،

مترجم

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

تعداد صفحات ۱۲۱۶ صفحه
شابک ۹۷۸۶۲۲۹۷۳۴۷۸۰

معرفی کتاب خواجه تاجدارکتاب خواجه تاجدار اثری از ژان گور است که با ترجمه ذبیح الله منصوری می خوانید. این داستان نگاهی به رخدادهای تاریخی ایران می اندازد و زندگی آقا محمدخان قاجار را مرور می کند.درباره کتاب خواجه تاجدارخواجه تاجدار رمانی تاریخی است. نا نویسنده آن طور که در مقدمه کتاب ذکر شده است، ژان گور است و داستان با ترجمه و تلخیص ذبیح الله منصوری در اختیارتان قرار دارد. هرچند این کتاب هم بنا به باور بسیاری از مردم، ترجمه نیست بلکه ساخته و پرداخته ذهن خود منصوری است.داستان به مرور رخدادهای تاریخی ایران می پردازد. از زمان مرگ نادرشاه افشار تا تا پایان زندگی آقا محمدخان. داستانی که با تولد او آغاز می شود و با مرگش به پایان می رسد.کتاب خواجه تاجدار را به چه کسانی پیشنهاد می کنیمخواندن کتاب خواجه تاجدار را به تمام دوست داران رمان های تاریخی پیشنهاد می کنیم.درباره ذبیح الله منصوریذبیح الله منصوری با نام اصلی ذبیح الله حکیم الهی دشتی، در سال 1۲۷۸ در سنندج به دنیا آمد. او یکی از پرکارترین مترجمان تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران، روزنامه نگار، نویسنده و به گفته خودش قهرمان بوکس سبک وزن ایران بود. منصوری 1۹ خرداد 13۶5 در تهران چشم از دنیا فروبست. بخشی از کتاب خواجه تاجدارقبل از اینکه محمدحسن خان از همسرش جدا شود به او گفت که اسم پسرش را محمد بگذارد زیرا نزد خداوند هیچ نامی زیباتر از محمد نیست و دیگر اینکه بعد از ورود به خانهٔ سید مفید تا آنجا که ممکن است کمتر تظاهر و آمد و رفت کند.محمدحسن خان به همسرش گفت: حاکم استرآباد گرچه مردی است بی غرض اما هر چه باشد حاکمی است که از طرف نادرشاه گماشته شده و تو می دانی که نادرشاه با آنها خوب نیست و اگر تو در استرآباد با مردم رفت وآمد کنی حاکم نسبت به تو ظنین خواهد شد و تصور خواهد کرد تو از طرف من مأمور هستی که زمینه توطئه ای را فراهم سازی.اگر تو مثل یکی از زن های استرآبادی بودی و مثل آنها یک چادر بر سر می انداختی که از سر تا نوک پا تو را می پوشانید کسی تو را نمی شناخت و چون نمی فهمید که زن من و خواهر محمدخان قوانلو هستی نسبت به تو بد گمان نمی شد.جیران گفت: من نمی توانم یک چادر روی سر خود بیندازم که تا نوک پای مرا پوشاند. من از کودکی آزاد زندگی کرده ام و پیوسته روی من، گشاده بوده و تو خود به من گفتی مقدس تر از حریم کعبه جایی در جهان وجود ندارد معهذا زن ها در حال زیارت کعبه، با اینکه در احرام هستند باید روی خود را بگشایند، درصورتی که غیر از زن ها، ده ها هزار مرد، مشغول زیارت می باشند.با این وصف چگونه انتظار داری که من بعد از ورود به استرآباد خود را مثل زن های استرآبادی بکنم و از سر تا پای خود را بپوشانم.از این گذشته من اگر چادری بر سرم بیندازم علاوه بر اینکه نمی توانم جلوی پای خود را ببینم احساس خفگی می کنم.محمدحسن خان گفت: من نگفتم تو بعد از ورود به استرآباد چادر به سر بینداز و هیچ یک از زن های طایفه ما چادر به سر نمی اندازند تا تو این کار را بکنی و فقط گفتم بعد از اینکه در خانه سید مفید جا گرفتی کمتر آمد و رفت کن تا اینکه بر سر زبان ها نیفتی و حاکم استرآباد تصور کند که تو برای کاری مخصوص در آن شهر سکونت کرده ای.جیران آن قدر که از ستارهٔ دنباله دار می ترسید از نادرشاه بیم نداشت و شاید از این جهت که پیوسته در بیابان زندگی کرده بود و سواری و تیراندازی را می دانست از نادرشاه احساس بیم نمی کرد و قبل از اینکه باردار شود و او را از سواری منع کنند سوار بر اسب می شد و با تفنگ کلبی در حال تاخت نشانه می زد یعنی کاری می کرد که بسیاری از مردان اشاقه باش نمی توانستند بکنند و تفنگ کلبی را دو نفر از استادان تفنگ ساز انگلیسی در ایران رایج کرده بودند و از این جهت آن را کلبی (کلب به معنای سگ) می خواندند که چخماق تفنگ چون سر سگی بود و وقتی چخماق فرود می آمد یک چاشنی را آتش می زد و احتراق چاشنی سبب خالی شدن تفنگ می گردید.

مشخصات فنی : 200450

ناشر

مؤلف

،

مترجم

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

تعداد صفحات ۱۲۱۶ صفحه
شابک ۹۷۸۶۲۲۹۷۳۴۷۸۰

دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده

Be the first to review “کتاب خواجه تاجدار”