کتاب پاییز فصل آخر سال است

نیم نگاه pdf
10%

کتاب پاییز فصل آخر سال است122152

(1 بررسی مشتری)

قیمت اصلی ۷۵۰,۰۰۰ ریال بود.قیمت فعلی ۶۷۵,۰۰۰ ریال است.

ناموجود

ناشر

مؤلف

ویراست

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

تعداد صفحات ۱۸۹ صفحه
شابک ۹۷۸۶۰۰۲۲۹۴۸۲۱

معرفی کتاب ‫پاییز فصل آخر سال است‬ ‫‫کتاب پاییز فصل آخر سال است‬ ‫ اثر نویسنده ی جوان نسیم مرعشی است. این کتاب زندگی سه زن را که باهم دوستند اما تفاوت های فکری بسیاری دارند، روایت می کند، پاییز فصل آخر سال است به عنوان رمان برتر جایزه جلال آل احمد سال ۹4 شناخته شده است. درباره ی ‫کتاب پاییز فصل آخر سال است‫کتاب پاییز فصل آخر سال است از زبان سه زن به نام های شبانه، روجا و لیلا روایت می شود. هر کدام از این سه زن که شخصیت هایی خاکستری دارند و از دل همین جامعه بیرون آمده اند، درگیری های فکری خاص خود را دارند. شبانه نمی داند از زندگی چه می خواهد و حجمی از دلتنگی را هر روز همراه خود به این طرف و آن طرف می برد. لیلا که هنوز به ازدواج قبلی اش چسبیده است و حاضر نیست از آن دل بکند. لیلا با اینکه خودش همیشه دوست داشته در ایران بماند، همسرش را که می خواست مهاجرت کند، راهی کرده است و روجا، دختری که انگار مامور شده است تا آرزوهای افراد خانواده اش را برآورده کند و انگار در زندگی اش نمی تواند نفس راحتی برای خودش بکشد. ‫کتاب پاییز فصل آخر سال است را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم‫کتاب پاییز فصل آخر سال است یک روایت جذاب از زندگی است. اگر دوست دارید داستان هایی از زندگی واقعی مردم بخوانید. این کتاب را انتخاب کنید. اگر به موضوعاتی که زنان در جامعه ی ایران با آن درگیرند نیز علاقه دارید، ‫کتاب پاییز فصل آخر سال است را جذاب می یابید.درباره ی نسیم مرعشینسیم مرعشی در سال 13۶۲ متولد شد. در دانشگاه علم و صنعت، از رشته ی مهندسی مکانیک فارغ التحصیل شد. در سال 13۸5 شروع به روزنامه نگاری در هفته نامه ی همشهری جوان کرد. او با کتاب پاییز فصل آخر سال است مشهور شد. کتاب دیگر مرعشی، هرس نام دارد که به سال ها و تاثیرات جنگ بر زندگی افراد معمولی می پردازد.جملاتی از ‫کتاب پاییز فصل آخر سال استآب جوش را که می ریزم توی لیوان، رگه های قهوه ای دود می شوند توی آب و پیچ و تاب می خورند. نخ کیسه ی چای را می کشم. رگه ها با هم قاطی می شوند و برایم چای فوری درست می کنند. نیستی و با خیال راحت قوری را در بالاترین کابینت قایم کرده ام و فقط چای فوری می خورم. باید چای بخورم تا سرحال شوم. باید سرحال بروم سر کار. دارم می روم سر کاری که همیشه دوست داشته ام. کاری که خوشحالم می کرد. باید باز هم دوست اش داشته باشم. چرا ندارم؟ چرا هیچ چیزِ این روزها دیگر مرا نمی خنداند؟ به خاطر بی کاری است حتماً. باید چیزی داشته باشم که مرا فرو ببرد توی خودش و نگذارد بفهمم کجا هستم. باید روزهایم را بگذراند. باید حواسم را پرت کند از همه چیز. حواسم که به چیزی پرت نمی شود، فکرها پیدای شان می شود. خودم را ول می کنم روی مبل قرمز و هزار ساعت هم که بنشینم حوصله ام سر نمی رود بس که فکر می دود توی سرم. فکر خودم، تو، سمیرا، زندگی شبانه و ماهان. فکر این که چرا به این جا رسیدیم. کجا را اشتباه کردیم. کجای خلقت و با کدام فشار شالوده مان ترک خورد که بدون این که بدانیم برای چه، با یک باد، طوری آوار شدیم روی خودمان که دیگر نمی توانیم از جای مان بلند شویم. نمی توانیم خودمان را بتکانیم و دوباره بایستیم و اگر بتوانیم، آنی نیستیم که قبل از آوار بوده ایم. اشتباهِ کدام طراح بود که فشارها را درست محاسبه نکرد و سازه مان را طوری غیر مقاوم ساخت که هر روز می تواند برای شکستن مان چیزی داشته باشد؟ فکر زندگی بی خنده و بی آرزو تکه تکه ام می کند.

ویراستار:روزبه رادمنش

مشخصات فنی : 122152

ناشر

مؤلف

ویراست

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

تعداد صفحات ۱۸۹ صفحه
شابک ۹۷۸۶۰۰۲۲۹۴۸۲۱

1 دیدگاه برای کتاب پاییز فصل آخر سال است

  1. حسین رسول زاده (خریدار محصول)

    آیا این نظر برایتان مفید بود؟

افزودن دیدگاه