کتاب سیندرلا – قصه ها عوض می شوند (۲)

نیم نگاه pdf
10%

کتاب سیندرلا – قصه ها عوض می شوند (۲)28594


قیمت اصلی ۷۵۰,۰۰۰ ریال بود.قیمت فعلی ۶۷۵,۰۰۰ ریال است.

ناموجود

ناشر

مؤلف

مترجم

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

زبان

تعداد صفحات ۱۴۴ صفحه
شابک ۹۷۸۶۰۰۸۳۴۷۸۵۹

معرفی کتاب قصه ها عوض می شوند؛ سیندرلاکتاب قصه ها عوض می شوند؛ سیندرلا یکی از کتاب های مجموعه قصه ها عوض می شوند نوشته سارا ملانسکی است که با ترجمه سارا فرازی در انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.درباره مجموعه قصه ها عوض می شوندمجموعه قصه ها عوض می شوند داستان یک خواهر و برادر است که یک آینه جادویی دارند. پری ای که در آینه زندگی می کند هربار آنها را به درون یک قصه قدیمی می فرستد. هربار هم بچه ها قصه را تغییر می دهد.پری توی آینه این بار برای آن ها قصه سیندرلا را آماده کرده است و بچه ها قرار است این بار پا به دنیای این قصه بگذارند و آن را زندگی کنند.خواندن مجموعه قصه ها عوض می شوند را به چه کسانی پیشنهاد می کنیماین کتاب را به تمام کودکان علاقه مند به داستان پیشنهاد می کنیم.بخشی از کتاب قصه ها عوض می شوند؛ سیندرلامن از آقای کُتی می پرسم: «شما سیندرلا رو می شناسین؟»ریش بزی اش را می خاراند: «تا حالا اسمش رو نشنیدم.»جونا می گوید: «شاید داری اشتباه می کنی. شاید ما توی داستان سیندرلا نیستیم.»من که دارم سریع فکر می کنم، می گویم: «نه نه! هستیم. این آقاهه توی قصر کار می کنه؛ یعنی احتمالاً سیندرلا رو نمی شناسه. خانواده ش اونو توی خونه قایم می کنند.»«شایدم حق با توئه.» مکث می کند: «بریم یه گشتی بزنیم؟»جونا همیشه دلش می خواهد ماجراجویی کند. فِلوم. زامل. زیرزمین. فرقی برایش ندارد کجا باشد.قبل از اینکه جونا دست من را بکشد، آقای مسئول کت می گوید: «یه لحظه صبر کنین. شما قرار بوده بیاین اینجا؟ یعنی دعوت شدین؟»جونا می گوید: «راستش نه…»فوراً بهش نگاه می کنم. اگر آقای کُتی ما را بیرون بیندازد، حسابی به دردسر می افتیم. آینه ای که می تواند ما را به خانه ببرد، احتمالاً همین جا توی قصر است. تازه من می خواهم سیندرلا را ببینم. کدام دختری از سیندرلا بدش می آید؟ با آن لباس فوق العاده و آن دمپایی های شیشه ای.من همیشه دلم می خواسته یک جفت دمپایی شیشه ای داشته باشم. دمپایی ابری هم همین طور… اِممم… راستی چرا ما به کفش های شیشه ای سیندرلا می گوییم دمپایی؟ دمپایی نیستند که! کفش های پاشنه بلندند.آقای کُتی به من زل زده است. آهان! من باید برای اینجا بودنمان یک دلیلی سر هم کنم. می گویم: «اِممم… ما دنبال مامان و بابامون می گردیم. اونا مارو آوردن اینجا و بهمون گفتن وقتی مشغول صحبت با دوستاشون هستن، ما برای خودمون بچرخیم.»آقای کُتی اخم می کند: «خب فکر کنم پادشاه از لباس تو خوشش بیاد.»هه هه هه! مثلاً الآن دارد شوخی می کند.بعد چشم هایش را باریک می کند و با شک می پرسد: «مطمئنین بابا و مامانتون اینجان؟»من و جونا سر تکان می دهیم که یعنی: «آره!»آقای کُتی شانه هایش را بالا می اندازد: «باشه. برین. خوش بگذره.»ما از کمد بیرون می آییم.وارد راهرویی می شویم. سقف های اینجا واقعاً بلندند. من را یاد ورزشگاه مدرسه می اندازد. البته خیلی خیلی قشنگ تر از آنجاست و خیلی خیلی کمتر بو می آید.جونا می گوید: «نگاه کن. روی سقف نقاشی کشیدن.»بالا را نگاه می کنم. نقاشی آدم هاست. آدم های سلطنتی؛ یک عالمه آدم سلطنتی. همه شان تاج دارند پس همه شان سلطنتی هستند. من فکر کنم این خانوادهٔ سلطنتی قدمت طولانی دارند. احساس می کنم کسی دارد نگاهم می کند. برمی گردم. زن و مردی که تازه پالتوهای شان را تحویل داده اند به من زل زده اند.یا بهتر است بگویم به لباس راحتی ام زل زده اند.چه بی ادب! حتی اگر اولین بارشان است که لباس راحتی می بینند، نباید زل بزنند.جونا با هیجان می گوید: «بیا بریم توی سالن اصلی.»متوجه می شوم یک زن مسن هم به من زل زده است.آرام می گویم: «ولی آدما به من زل می زنن.»

مشخصات فنی : 28594

ناشر

مؤلف

مترجم

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

زبان

تعداد صفحات ۱۴۴ صفحه
شابک ۹۷۸۶۰۰۸۳۴۷۸۵۹

دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده

Be the first to review “کتاب سیندرلا – قصه ها عوض می شوند (۲)”